باید حقیقت را قبول کنیم که برای پیدا کردن یک کلید، ممکن نیست از گوگل ارث کمک بگیریم. باید قبول کنیم که با عوضی بازی تو دل کسی جا نمیشیم و قبول کنیم که تا به خودمون اهمیت ندیم کسی بهمون اهمیت نمیده و تا شعر و آهنگ قشنگ و صدای خوب نداشته باشیم ، خواننده ی موفقی نمیشیم و اینکه هر آدامسی بالاخره مزه ش میره و اینکه هیچ کجا مثل شهر تولد آدم نمیشه. اینکه دستور دادن به دیگران براشون زجر آوره و اینکه با تظاهر به ناراحتی هیچی درست نمیشه.
همین دیگه....اینا رو باید قبول کنیم.
آهان ... و یه چیز دیگه اینکه اگه یه برنامه ی تلویزیون را دارید برای بار دوم می بینید قطعن برای خودتان نگران شوید، این نهایت بدبختی یک آدم معمولی را میرساند.
همین دیگه....اینا رو باید قبول کنیم.
آهان ... و یه چیز دیگه اینکه اگه یه برنامه ی تلویزیون را دارید برای بار دوم می بینید قطعن برای خودتان نگران شوید، این نهایت بدبختی یک آدم معمولی را میرساند.
تخت یه نفرهِ
پاسخحذفاندام برجسته و شکیلِ اَش رو بُرنزه گیۀ شُکُلات ایی،
پوست نرمی داده توی یه لباس خواب صورتی و سَبُک.
برجستگی محسوس لبها با درشتی چشمها هارمونی چشم نوازی درست کرده که تو نگاه اول کشیدگی کمونی ابرو ها رو از چشم مخفی میکنه
-ارتعاش تک تک سیمهای اعصاب برقی من-
از دم در نگاه اِش میکن اَم
نگاه که نه!
نه که (نِظاره) معنی بده ها!
نَظَر ،
از اون مَنظور دارآش!
-:(بلند شو!)
داد می زن اَم، اون جوری که فقط فرشته ها می شنواَن خفگی حنجره اَم رو؛
-:(می گ اَم بلند شو! تو، جات اینجا نیست)
خمار چشم آش و باز میکنه
لب آش باز می ش اَن؛
-:بیا.
سرم،داد میزنه
-:(ببند چشم آت و برو...)
وصدای طوفان سراَم رو پر می کنه
هوا سرد شده،دست آم یخ زدن،پاآم میلرزه ولی قدم به قدم محکم به زمین میزنم انگار کن رژه!
محضِ اطاعتِ دستور،شازده خانم!
-:کُجاست؟
-:من کناراِت اَم!
دست اِش رو می قاپه تو هوا، محکم می گیره!
با ناله، التماس می کنه ؛
-:دیگه اینکارو با من نکن!
انگار کن فقط چشم چپ اون با فقط چشم راست من یکی شدن.
دست اِش رو می گیره می زاره وسط سینه اَش
باز هم صدای طوفان!
-:یه بسته دیگه
-:...
از زیره لبه کلاه با نفرت و احترام خود خواسته نگاه اِش می کنم!
یه بسته خالی سفید روش نوشته یه چیزی... 2%!
-:انجام می شه!دیدای می آد.-دیدای می آرَم اِش!-.
انگار کن فقط چشم چپ اون با فقط چشم راست من یکی شدن.
تمام صورت رفیق! رو می بین اَم ولی فقط چشمِ چپی رو که به چشمِ راستِ من خیره شده رو جواب داداَم.
تا آخرین ذرۀ من
-:(ب کِش،بُ کُش)
...
-:اَلو!سلام خانم!
-:...
-:مزاحمت من رو ببخشید ولی خانمم گفتن شما میتونین کمک کنین گیر بیاد.
-:...
-:آره،الان اسم و براتون می فرست اَم.
-:...
-:منتظراَم، مرسی
اس ام اس میدم؛(CONTRATHION 2% Pralidoxime)
-:(ب کِش،بُ کُش)
...
-:(ک.. تودنیا یی که ترافیک داره! ک.کشها! گُه می خوراین وجود داراین، که ماشین داشته باش این بیای این بیرون!...برو دیگه لاشی!...)
-:الو! سلام خانم!
-:...
-: مثل همون سری قبل صد وپنجاه تومن شد؟!
-:...
-:دویست؟! به چِشم، می رس اَم الان.
-:(ب کِش،بُ کُش)
...
-:الو! حال اِش چطوره؟
-:...
-:چرا! آخه چرا اینکارو با من کردی!
-:...
-:نه! اُوردم اِش که ببینی هر کاری می کن اَم! دیدی ولت نِ می کنه!دیدی دوستِت داره!گوشی رو بده.
-دیدی عااااشقت اَم!-
-:...
-:بیا دم در! بگیر!
-:...
-:مواظب اِش نَ باشی می کُشَم اِت!
-:(ب کِش،بُ کُش)
...
دم در بیمارستان اون تپۀ بی خاصیت رو میبینم که انگار کن روش سس گوجه ریخته قرمز!داغ!
-:به اون پسرکِ آسمون جُل بگین بره رد کاراِش...زنِ منِ هنوز! اسم اِش تو شناسنامۀ منه! اختیاراِش رو دارم!... اصلا می خوام بمیره...
باز هم صدای طوفان! فَک اِش فقط تکون می خوره! صدا نداره که!
-:...
مثل (کوه یخ) از (تپه) رد میشم، تو راهرو اُورژانس داراَم سعی می کن اَم نفس بگیراَم
-رسونداین؟
-:...
معجزۀ دویست تومنی! رو به دست خدای سفید پوش می داَم.
-:بعد از این اتاق می...
-:دکتر!
یه معجزه پنجاهی خرج عوض کردن مسیر خداست.
-:(ب کِش،بُ کُش)
...
-:به چی قسم ! به کی قسم! نِ می خواست اَم اینطوری بشه آقا! می گین چه کار کُنم! من نقش بازی کرداَم،فکر نمیکرداَم باور کنه!اصلا نمیراَم!
-:...
-:آقا!جون پسرآت ب بخش من و غلط کرداَم!
-:خفه! ب فهم حرف دهن اِت رو!اِسم پسرا روتکرار کن ای ...
-:آقا!
-:تا زمانی که تو رو می خواد باهاش زندگی می کنی!
کم ب زاری ! یا لایی ب کشی! به اِش خیانت کنی!...
-:آقا! من بیست و یک سالم خانم بیست و هشت! من آس و پاس اَم خانم همه چی داره از دولتی سر شما! من هر چی دارم از دولتی سر خودتون دارم! من مرد این زندگی نیستم!...
...نمیتونم!
-:خفه!
-:چشم! آقا چشم! میدونم فقط چون دوستم داره زنده مونداَم! غلط کرداَم!
-:...
-:(ب کِش،بُ کُش)
...
بَس که مخ و لای سیگار پیچیداَم و (ی) به سیگاراَم چاقیداَم میخِ جاده ام، جادۀ زندگی ای که هیچ جور دیگه نِ می شد عاشق بودن رو تجربه کن اَم!
-:(خوب بخواب!تونه دخترمی نه خواهرم نه مادرم نه زنم نه دوست دخترم نه... هیچ کَس اَم نیست ای ولی همه کَس اَم تویی! نِ می زارم، بُ گزار ای و بُ گذر ای)
-:(ب کِش،بُ کُش)
کنارۀ جاده یه گربه سیاه زیر نور ماه شب چهارده اُم خیره شده به مردی که صورت و لباس اش خیس بارون شده
وقتی هفت شلیک لورور چاشنی میزنن و عمل نِ می کن اَن!
م.م،1.0.1
باید قبول کرد و انتظارو هییییییی کشید
پاسخحذف