۱۳۹۰ مرداد ۵, چهارشنبه

گاف

در گیر و دار گره زدن لگام افسار گسیختگی ، گیسویم گهی شد. سراسر این زندگی سگی به راستی جای سگ زدن دارد. بد زمانه ایست ، بد آقا .....بد ، زمانه ایست که در آن گوسپند بد سگال به گرگ گرفتار در دام اعتیاد رحم نمی آورد. گویی دگر دم روباه هم برایش در دادگاه گواهی نمی دهد. به هر سو که نظر افگنی گوزن و گوساله در حال جفتگیری اند . و کسی نمیفهمد بدشگونی پیوند گنجشک و گاو را. بعد از گسستن هم که همه چیز دیر شد، بیگانگان میخواهند گره اش بزنند . همه چیز گنگ است یا شاید من نمی شنوم . فقط گوشم ســــــــــوت میکشد.
در این متن کمتر از ده درصد از حرف گ استفاده شده . اما خیلی به چشم می آیند، درست مثل گیسوی گهی ام که هماره در چشم همگان است.

۳ نظر:

  1. ((در گیر و دار گره زدن لگام افسار گسیختگی ))،
    آنگاه که گرفتاری گرگ در دام اعتیاد گنگ گوسپند بد سگال
    معنای گامهای گاه و بی گاهِ زندگیِ سگی گشت.
    جفتگیریِ گوزن و گوساله ،
    بد شوگونیِ پیوندِ گاو و گُنجشک،
    تفرجگاهِ از هم گُسیختگی اَفگار بیگانگانِ گُم گَشتۀ گرهِ گور به گور شدۀ بد شگون ،
    گُمانِ گُرگ گَردید.
    گفتی ؛
    گُنگ است یا گُوش نمیداری
    -گاهِ زوزه گُرگان را بر گورستان گوزن وگوساله و گاو وگنجشک و گوسپند بد سگال را-
    که ،
    گَاه به سوتِ هُشدار به گامهای گریز از ناگزیر رگبار تگرگ و گلبرگ گیلاس گوش میگماری.
    گیسوی گهی ات ،
    هَماره بی گمان،
    گاهوارۀ رَشک بَر اَنگیزِ نگاهِ همگان گشته،
    همانگونه که سگان،
    به گاهِ جُفتگیری،
    گلو،
    به قُربانگاهِ گُرگینۀ گردن فراز،
    گلگون میگردانند.
    بگذار تو را گیسویِ گردن فرازاَت ،
    همه گاه،
    در نگاهِ گسیختۀ گُهی سَگ زدن های زندگیِ سگیِ سگان زنجیر در حرص،
    گاهوارۀ گُلگون گُمار های بی حَصرِ گَلۀ گُرگان معنا گردد.

    م.م،1.0.1

    حاشیه:( نَ ((باختی که!)) )
    حواشی حاشیه:(تو گله گرگها گرگینه هیچگاه نمی بازه! نمی گذارم که به بازی با بازی زندگی به بازی!) هدیه ویژه سال نو دختر باران و کویر.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. مرسی :)
      سال نوِ خودتونم مبارک ( از نوع میلادیش )

      حذف
    2. ((يكصدو بيست وچهار هزار پيامبر يا بيشتر...
      با معجزه يا بي معجزه...
      با كتاب يا بدون كتاب..
      فرقي نميكند...
      سيب هنوز هم شيرين است..
      هنوزم هم آدم ،
      بهشت را به لبخند حوا ميفروشد..
      شيطان بهانه بود.))

      م.م،1.0.1

      حذف

دیدگاهتون رو پرت کنید می گیرم