۱۳۹۰ آذر ۱۴, دوشنبه

که چه غلط های زیادی

آدمیزاد که برای دو دقیقه بیخیالی نباید هر غلطی را مرتکب شود که فردایش از معده درد و سردرد بمیرد که....
هرکه تیغ به گلویش برود می گوید بد ترین درد دنیاست
هرکه دندانش درد کند می گوید بدترین درد دنیاست
هرکه آنفولانزا نصیبش گردد گوید که آن بدترین درد دنیاست
و هزار داستان مشابه...
اما به جان خودم که فعلن برایم عزیز نیست قسم، که معده درد از اشد و سردرد از اهم درد های این دنیا و آن دنیاست
نخ سوزن که مجبور شوی به دکتر بگویی چه غلط ها کردی و دکتر خودی باشد
ای آه...
تشریح بیمار:
سر بیمار چون آن زود پز در قرمزی که قدیم ها داشتند و ترکید ،به همان دما و در آستانه ی ترکش؛ معده ی بیمار چون کولر آبی سولاخی که تهش تحلیل رفته و چکه میکند.
وضعیت کلی بیمار چون زود پز قرمز روی کولر آبی. دست ها و پاها نیز چون چهار عدد گربه ی مرده پای کولر که دوتایشان هنوز دارند جان می دهند و به کیبورد چنگول می کشند...

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

دیدگاهتون رو پرت کنید می گیرم