۱۳۹۲ خرداد ۲۷, دوشنبه

عمق داستان

- نفس عميق بكش... به كى رأى دادى؟
- هييــــــييييـــح... ندادم.
- ينى چى نبودى؟ كجا بودى؟
- نگفتم نبودم . هيـــــح... ندادم، رأى!
- يعنى هيچ كدوم از كانديدا ها نظرتو جلب نكردن؟ هم سن و سالاى تو همه شركت كردن… عميق بكش
- هيح.
- دوس داشتى كى مى شد پس؟ هيچكى؟ مثلاً ميخواستى باباى خودت بشه يا مثلاً دوس پسرت؟
- هه هه ( نمك) …
- آهااان، اين نفَسو ميخواستم… مرسى، پاشو برو، تمومه.

۱ نظر:

  1. (دادن
    یا
    نَ دادن
    ؟)
    اصلاً و اُصولاً (دادنی) رو باید (داد)
    مگه دستِ خودته؟!
    که حالا،
    (مسأله)
    این،
    باشه
    یا
    نَ یاشه!
    حق مُسَلَمِ ماست
    -باید (ماست) باشه، دوغ آبعلی هم مقبول نظر مردم صاحب نَظَر نشود چه برسد به کِفیر کاله!-
    آها! داشت اَم قُپی می اُومد اَم...
    حق مسلم،
    (مَفعول) قرار دادنِ (دادنی) است و بس !
    (فاعل)اِ (مفعول)اِ مورد نظر،
    در دسترس نیست، ولی در شبکه موجود می باشد!
    عمق داستان،ها؟!
    فکر می کنی
    بِ دادی
    یا
    نَ دادی!!!!!!!!!!!!!!
    وقتی همیشه
    (مفعولی)
    مگه فرقی می کنه ؟!

    م.م،1.0.1

    حاشیه:(میگن ملت پدر صلواتی! انگلیسی
    میگن:
    ((وقتی مجبوری بدی از دادن اِت لذت بِبَر!))

    حاشیۀ حاشیه:
    (این روزها (همه) لذت می برند، شما چطور؟!)

    پاسخحذف

دیدگاهتون رو پرت کنید می گیرم